جزء سی قرآن کریم به خط بابِری به نگارش در آمد

از آن جا که برای اولین بار نمونه ای از این خط به نگارش در آمده و آماده انتشار می باشد، از علاقه مندان به سرمایه گذاری این اثر منحصر به فرد تقاضا میشود آمادگی خود را اعلام نمایند،برای اطلاع بیشتر مقدمه قرآن مذکور را مطالعه فرمایید. ….

به نام خالق هستی بخش
مقدمه
از زمانی که حضرت آدم (ع) اولین کلمات را روی کَِل می¬نوشت تا کنون خطوط بسیاری توسط انسان¬ها در ادوار مختلف اختراع و بعضی از آن¬هابرای سال¬ها و قرن¬ها و برخی خطوط مدتی محدود رواج داشته و رفته رفته یا منسوخ شده و یا با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفته است.
نگارنده این سطور اولین بارسال 1376 هـ ش با مطالعة مقالة ای که در فصل نامه¬ی کتابخانه¬ي مرکزی آستان قدس رضوی (شماره دوم) منتشر شده بود، با خط بابری آشنا شدم و تا کنون به مناسبت¬های مختلف که به کتابخانه¬های بزرگ مراجعه داشتم در خصوص آن تحقیق نمودم، اما نمونه¬ای از آن را در هیچ کتابخانه¬ای از جمله کتابخانه¬های عراق، سوریه،ترکمنستان،… نیافتم، از این رو با هدف حفظ و احیاءآثار مکتوب؛ و نشرهنر اسلامی و معارف دینی و قرآنی، با خوشنویسان متعددی مذاکره نمودم تا شاید بتوانند بصورت تقلیدی آن را کتابت نمایند. اکثراً یا به دلیل اشتغالات زیاد و یا به لحاظ دشواری خط مذکور از انجام آن عذرخواستند تا این که سال 1389 هـ ش، یکی از هنرجویان جوان و باذوق دررشتةخوش نویسی، به نام خانم نیلوفر گلابکیر که در هنر نقاشی،گرافیک و تذهیب صاحب اثر و سلیقه است ابراز علاقه نموده، پس ازحدود شش¬ماه تمرین آمادگی خود را برای کتابت تقلیدی خط بابُری اعلام نمود.
در نتيجه برای معرفي اين خط اختراعی منحصر به فرد؛ کتابت جزء سی ام قرآن مجید را در نظر گرفتم و ایشان ابتداء براساس حروف الفبای خط مذکور، جزء سی ام قرآن کریم را به خط بابُری ترجمه،سپس خوشنویسی نمود كه به گفتة صاحب نظران خوشنویس، نمونه ارايه شده از خط بابُری در اين كتاب را می¬توان با نمونه خط اصلی بابُر شاه منطبق دانست.
البته باید گفت، در عصر بابُر شاه،تقابل بین شاهان و شاهزادگان در باره خط وهنر و موسیقی و…، بعضاً وجود داشته است و چه بسا بابُرشاه اختراع خط مذکور را در راستای رقابت با ؛ بایسُنقُر،پسر شاهرخ و نوه ی تیمور گورگانی که در(802-837 ه ق) می زیسته انجام داده باشد.
بابُرشاه کیست ؟
« ظهرالدین محمد بابرپادشاه (888-937 هـ . ق/1483 -1531 م) بنیان گذارسلسله ی گورکانیان هند . وی فرزند عمر شیخ و نواده امیر تیمور گورکانی بود و از سوی مادر نیز به چنگیزخان نسب می برد .
بابُر به علم و هنر و به ویژه شعر علاقه داشت . در دوره وی نقاشی و معماری پیشرفت چشمگیری یافت .یکی از هنرهای مورد علاقه تیموریان خوش نویسی بود بابُر خود درآن دستی قوی داشت و چندان در این هنر پیش رفت که مبدع خط و شیوه ای شد که به خط بابُری بابُری شهرت یافت. بابُر نسخه ای از قرآن را با این خط نوشته شده بود، به مکه فرستاد . »
« وی کتاب ارزشمند توزک بابُری بر دانائی و خردمندی این پادشاه گواهی می‌دهد که به صورت دستوراتی جهت حکمرانان و قوانینی است که برای عبرت‌گیران و پندپذیران نوشته شده است. ظهیرالدّین محمّد بابُر در مصاف هائی که در مدّت بیش از سی سال نمود بالاخره در سال 932 هـ . ق هندوستان را تصرّف، مدّت پنج‌سال براریکه سلطنت و پادشاهی هندوستان تکیه داشت.
این پادشاه علاوه بر نوشتن توزک بابُری، تاریخ و وقایع دوران سلطنت خود را نوشته و در عروض و در فقه و کلام خنفی نیز کتابی نوشته است و اشعاری به‌زبان فارسی و ترکی نیز دارد، او مؤسّس سلسله گورگانی هند است در کتاب تاریخ روابط خارجی ایران آمده است: در آوریل 1526 (932 هـ . ق) که دو سال از مرگ شاه اسماعیل می‌گذشت بابر با لشگر انبوهی از ترک و تاتار و افغان از کابل به هندوستان حمله‌ور شد و شمال آن کشور را تا حدود بنگال با شهرهای دهلی و علیگر تصرّف نمود و سلسله گورکانی هند را که به مغول کبیر مشهور است بنیان گذاشت، بابر پس از هرج و مرجی که پس از مرگ شاه اسماعیل در ایران به وجود آمده بود استفاده نمود و در سال 1527 میلادی شهر مرزی قندهار را تصرّف کرد و سه سال بعد درگذشت.
استاد گلچین معانی در مورد خط بابُری این‌گونه اظهار می‌دارند که ظهیرالدّین بابُر از سلاطین بزرگ و نامدار روزگار بوده و مؤسّس سلسله تیموری هند است و یکی از کارهای وی که جنبة تفنّن داشته و قبولیّت نیافته اختراع خط بسیار دشوار بابُری است.
ملّا عبد القادر بداؤنی در ترجمة میر عبدالحی مشهدی آورده است که:«چند گاهی صدر پادشاه غفران پناه همایون بن بابر پادشاه و برادرش میرعبدالله قانونی از جملة ندیمان خاصّ و اهل اختصاص بود و هر دو برادر به تقوی و طهارت و نظافت متّصف بودند، میر عبدالحی خط بابری را که بابرشاه اختراع نموده و مصحف به آن نوشته به مکّه معظمه فرستاده و اثری از آن خط امروز (1004 هـ ق) باقی نیست خوب می‌دانست. در صفحه 178 کتاب ارزشمند استاد گلچین معانی که قرآن‌های نفیس کتابخانه¬ی آستان قدس رضوی را معرّفی کرده در خصوص خط و مشخصات قرآن بابری چنین آمده است.
کاتب نا معلوم، تحریر نیمه اول قرن دهم هجری، کاغذ و تذهیب کشمیری، اسامی سور به زر، فواصل آیات زرنشان، کتابت دو صفحه اول به قلم زر، هر صفحه 17 سطح، اندازه جدول 9/7 × 9/5، 265 ورق به قطع 5/12 × 9 سانتیمتر، جلد مقوائی لبه‌دار با روکش پارچه‌یی، وقفی شاه سلطان حسین در 1119 هـ ق، و سپس استاد توضیح داده‌اند که این مصحف شریف که در حال تحریر دویست و شصت و هفت سال از تاریخ وقف آن می‌گذرد. روزگار درازی در تالار نفایس کتابخانه به نمایش گذاشته شده بود و عکس یکی دو صفحه آن را به تهران و اروپا و امریکا نزد خط‌شناسان فرستاده بودند و خط آن شناخته نشده بود، مرحوم دکتر قاسم غنی یک آیه از انجیل را که به هزار خط رایج و متروک و مرده و زنده نوشته شده و در انگلستان به طبع گراوری منتشر کرده بودند بدست آورده و در اختیار آقای اوکتایی رئیس سابق کتابخانه قرار داد و ایشان پس از مدّت‌ها صرف وقت به این نتیجه رسیدند که خط مصحف مزبور با هیچ‌یک از آن‌ها تطبیق نمی‌کند. غریب‌تر از این خط غریب عبارت وقف نامه شاه سلطان حسین است که آثار انحطاط و تدّنی و زوال مرگبار دولت دویست ساله صفوی از آن آشکار است، چه شاه مزبور علماء و دانشمندان دستگاه پرعرض و طول وی کاغذ و تذهیب کشمیری رایج عصری و خط غیر کوفی و کتابت صد و هفتاد هشتاد سال پیش از روزگار خود را نشناخته و مصحف مزبور را به خط یکی از ائمّه اثنی عشر و احتمالاً به‌خط امام هشتم (ع) تشخیص داده‌اند.
استاد اضافه می‌کنند که: «با توجّه به سوابق مذکور و قراین و امارات موجود از قبیل: کاغذ کشمیری و تذهیب هندی و کتابت چهار صد و پنجاه ساله و غرابت خط و دشوارنویسی آن به تشخیص بنده بدون شکّ و تردید این قرآن به همان خط اختراعی بابرشاه نوشته شده است.
از سال‌ها پیش قرآن شماره 50 که به خط اختراعی و ابداعی منسوب به بابر شاه بود ذهن مرا به خود مشغول می‌داشت، تا این‌که حدود سه ماه پیش صفحات عکسی آن‌را کتابخانه مرکزی جهت نمایشگاه بین‌المللی کتاب آماده کرده بود که در حین نظاره کردن جرقّه‌ای در ذهنم زده شد و کلمه‌ای آشنا به نظرم رسید با توجّه به این‌که خط کوفی را سال‌ها پیش مدّتی در محضر استاد عطار هروی کار کرده بودم این کلمه را بی‌شباهت به خط کوفی ندیدم و پی‌گیری از این‌جا شروع شد.
1- تا جائی که اینجانب اطّلاع دارم و نیز استاد گلچین معانی هم متذکّر شده‌اند این خط تا بحال شناخته نشده و با آن‌که صفحاتی از آن را به تهران و اروپا و امریکا فرستاده‌اند و با خط آیه‌ای از انجیل که به هزار خط رایج و متروک نوشته شده مقایسه‌کرده‌اند نتوانسته‌اند این‌خط را شناسایی کنند.
2- مدّت‌ها تصوّر می‌کردم که این نسخه ممکن است قرآن نباشد و احتمالاً کتاب دیگری است زیرا خطی که شناخته نیست و خوانده نمی‌شود نمی‌تواند مشخّص‌کننده متن کتاب باشد.
3- در این‌که چگونه توانستم این قرآن نفیس را قرائت کنم باید گفت که در واقع خود قرآن مجید مرا به آن دلالت فرمود من کلمه‌ای از آن‌را که بی‌شباهت به کلمات کوفی نبود حدس زدم و سپس آن کلمه را از قرآن استخراج و آیات آن‌را بررسی و از طریق مقایسه تطبیقی نهایتاً سرنخ ظاهر و آشکار شد و اگر کتاب دیگری غیر از قرآن بود با توجّه به شکل ظاهری حروف و کلمات که مشابه و پیچیده و مشکل است امکان خواندن آن حدّاقل برای بنده غیرممکن یا بسیار دشوار می‌نمود.
4- گمان من این است که این خط از ترکیب خط کوفی و احتمالاً خطوط، علائم هندی اقتباس و اختراع شده و سپس تصرّفات زیادی در کلمات و حروف آن ایجاد گردیده است.
5- هیئت کلمات و برش ظاهری آن حدفاصل خط میخی و تا حدّی چینی را در ذهن بیننده تداعی می‌کند.
6- جهت حروف و خواندن آن همانند خط کوفی از راست به چپ است.
7- کرسی حروف در قسمت فوقانی یعنی کرسی بالا بوسیله سرهای الف و یا لام وسط و یا سر «ها» در چشم تنظیم گردیده و فضاهای خالی بوسیله اعراب‌گذاری پر و تنظیم شده است.
8- فاصله بین حروف و کلمات نسبت به حروف و کلمات فارسی و عربی مقداری بازتر اجراء گردیده است.
9- اتّصال و انفصال حروف و کلمات همانند خطوط فارسی و عربی است مگر در مواردی که عملاً امکان نداشته است.
10- از مدّ و یا کشیدن کلمات به مقدار کم نیز استفاده شده است.
11- به دلیل شباهت زیاد بسیاری از حروف به یکدیگر، خواندن کلمات بسیار مشکل است.
12- کرسی وسط (کرسی اصلی) شباهت به کرسی خط کوفی را دارد.
13- دو کرسی دیگر در قسمت پائین سطر وجود دارد که یکی دنباله‌های واو ـ ق ـ ف و ی است و کرسی پائین‌تر آن الفهائی است که به طور معکوس نوشته شده و گاهی دُم «ی».
14- در نوشتن کلمات بابری قوّت و ضعف به کار رفته و همه اندام کلمه به یک نهج و یک ضخامت نیست و به همین دلیل نوشتن را مشکل می‌کند و حدس می‌زنم که در نوشتن این قرآن یا از قلم‌نی و به احتمال زیادتر از قلم فلزّی استفاده شده است.
15- حروف و کلمات بابری زاویه دارد و اکثراً مثلثی و پیکانی شکل طرّاحی شده است.
16- سطح خط بابری زیاد و دور آن نسبت به خطوط زمان خود، کم است به گونه‌ای که حتّی دور آن از خط محقّق و ریحان کمتر است مخصوصاً در اتصالات حروف به یک¬دیگر که خیلی خشک و کم‌دور طرّاحی شده است و شاید یکی از عواملی که خط بابری نتوانسته جایگاه خودش را باز کند و به اصطلاح متروک شده این است که دور آن کم بوده و به لحاظ زیبائی‌شناسی کمتر و عقب‌تر از خطوط متداول زمان خود مانند نستعلیق، نسخ و ثلث بوده است.»
مشخصّه خط بابری در مقایسه با خطوط اسلامی مانند ثلث، نسخ و …
1- حروف و علائمی که تغییر پیدا نکرده است.
2- حروفی که تغییر جهت پیدا کرده است.
3- حروفی که تغییر جزئی پیدا کرده است.
4- حروفی که به طور کامل تغییر نموده است.
با توجّه به این‌که سال‌هاست به تدریس و تعلیم خط در انجمن خوشنویسان(خراسان) مشغولم و کم و بیش با مسائل زیباشناسی و تحوّل خطوط آشنا هستم، باید متذکّر شوم که خطوط متداول امروزی (مخصوصاً خطوط اسلامی و ایرانی) طیّ قرن‌ها و به تدریج متحوّل شده و تکامل یافته است ولی خطوط اختراعی نمی‌تواند پابه‌پای خطوطی که به تدریج متحوّل می‌شوند گام بردارد زیرا فکر و اندیشه صدها هنرمند و نابغه هنر در طول صدها سال دست‌اندر کار می‌شود تا به تدریج عیب‌ها برطرف و کمال واقعی خطوط جلوه نماید و مقبول طبع صاحب نظران افتد و در خطوط کوفی ـ نسخ ـ نستعلیق شاهد این تحوّل تدریجی بوده و هستیم و خط بابری از این قاعده مستثنی نیست. البته ارزش کار بابُرشاه را به عنوان هنرمندی که خطی را ابداع نموده و به عنوان فردی که بدون شک بر میراث هنر و فرهنگ بشری چیزی افزوده باید پاس بداریم و این نکته تاریخی حائز اهمیّت است که هرچند تیمور و فرزندان او سرزمین ایران و هند را مورد تاخت و تاز قرار دادند و حکومت برقرار کردند امّا مدّتی نگذشت که در فرهنگ بالنده و غنی اسلام و ایران حل شدند و شخصیّت اسلامی و انسانی کسب کردند شاهد و نمونه بارز آن مسجد باشکوه گوهرشاد و خطوط کتیبه‌ای آن که توسط بایسنغرمیزرا نوه تیمور کتابت گردیده و یا همین قرآن بابری که در این مقاله به خط اختراعی او پرداخته‌ایم و حتّی در دورانی از تاریخ هند فرزندان تیمور و بابر پناهگاه هنرمندانی شدند که به آن سرزمین کوچ می‌کردند »
شايان ذكر است در ادامه برای این که خوانندگان و علاقه مندان بتوانند خطوط را تشخیص دهند آیات هر سطر را که توسط استاد هنرمند آقای سیّد محمود موسوي خطاط خوشنویسی شده ذیل خط بابری آمده است،و ترجمه انگليسي و فارسی آن را نيز در صفحه مقابل افزوده ایم تا به عنوان یک قرآن بین الملی مورد استفاده جهانی واقع شود .
در خاتمه ضمن اعلام آمادگی برای کتابت قرآن کریم با خط بابُری، علاقه مندان اهل فرهنگ و هنردر سراسر دنیا می توانند در صورت تمایل به چنین قرآني كه تمام آن با خط بابُري نوشته شده باشد تقاضای خود را به نشانی ناشر ارسال نمایند.
ومن الله التوفیق والتکلان
مهدی قربانی – مشهد مقدس
محرم الحرام 1433 هـ ق – 2012 ميلادي30/9/76

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عبارت امنیتی: *(پاسخ حاصل جمع زیر را در مربع وارد نمایید.)* Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.