الف: تولد و تحصیلات
وی فرزند ارشدحاج ابوالقاسم توکلی یزدی(گنابادی) است که در فروردین ماه 1305 خورشیدی در گناباد دیده به جهان گشود.
البته ایشان معتقد است تاریخ تولدش سال 1295 خورشیدی است، که هنگام اخذ شناسنامه والدش تاریخ تولدش را 1305 خورشیدی اظهار کرده است.
او تحصیلات ابتدایی را در گناباد و دوره متوسطه را در فردوس گذارنید و سپس دوره ی دانشسرای مقدماتی را در مشهد و دوره عالی مدیریت دولتی را زیر نظر سازمان امور اداری و استخدامی کشور در تهران با موفقیت به پایان رسانید.
سال 1328 خورشیدی با دختری از خانواده علم وادب و تقوا،معلمی عاشق و علاقه مند به تعلیم و تربیت، ازدواج نمود که حاصل آن هفت فرزند است . شش دختر و یک پسر که همگی دارای تحصیلات عالیه و خدمتگزار جامعه می باشند.
ب: آغاز تعلیم و تربیت در کسوت معلم
سال 1327 خورشیدی به استخدام آموزش و پرورش در آمد و سپس به عنوان نماینده آموزش وپرورش در بجستان منصوب و مدت پنج سال از خدمت مقدس معلمی را در این شهرسپری نمود.
سال 1332 خورشیدی به گناباد منتقل وابتدا به عنوان مدیردبستان همت و سپس مدیریت دبیرستان دخترانه کمال الملک را عهده دارگردید. و مدتی نیز به عنوان سر بازرس فرهنگ و راهنمای تعلیماتی نیزانجام وظیفه نمود.
او در تمام این ایام علاوه بر مسئولیت مدیریت از تدریس و آموزش فرزندان این آب و خاک غفلت نورزید و همواره به عنوان معلمی دلسوزبه تعلیم و تربیت می پرداخت.
ج: ساخت مدارس
حاج علی آقا با همتی بلند و روحیه ای خیرخواهانه که از والدش گرامش به ارث برده بود با تشویق و همکاری و همیاری مردم گناباد با طرحی ابتکاری اقدام به ساخت مدرسه توسط اهالی در روستاهای گناباد نمود که حاصل آن ساخت 23 مدرسه در روستاهای : یونسی،مرندیز،فخرآباد، منصوری،قاسم آباد،نیان،مزار،نوغ، گزین، ابوالخازن،آهنگ، افغان،بقچیر،سریده،نوده میرمحراب،دیسفان،خانیک،استاد،رضو،کلاته میان،گیسور،آهنگران و چاه نمک، می باشد.
البته این مدارس از خشت و گل بوده و به دست اهالی ساخته می شد و ایشان به عنوان معمار نظارت و مدیریت می نمود و آموزش و پرورش هم درو پنجره آنها را تامین و تجهیز می نمود.
د: فعالیتهای اجتماعی
از آن جا که بخشی از فعالیتهای او در جمعیت شیر و خورشید ایران (هلال احمر فعلی)بود در زلزله ی ویرانگرکاخک در سال 1347 خورشیدی،او جزو اولین افرادی بود که به کمک زلزله زدگان شتافته و با بسیج مردم و امکانات موجود با تمام توان به یاری آسیب دیدگان پرداخته، برای دفن اموات زلزله کاخک را در مجاورت حرم مطهر امامزاده سلطان محمد عابد (ع) برادر حضرت امام رضا (ع) یاری نموده و تا پایان نوسازی کاخک واحداث درمانگاه آن لحظه درنک نکرد.
سال 1348 خورشیدی وزارت فرهنگ و هنر (وزارت ارشاد فعلی) تأسیس شد و او به عنوان رئیس فرهنگ و هنر گناباد منصوب گردید.و تا پایان خدمتش ریاست دادگاه اداری را نیز عهده دار بود.
هـ: ساخت کتابخانه ی گناباد و بجستان
در این مسئولیت ابتدا به ساخت ساختمان کتابخانه ی عمومی گناباد پرداخته و سپس در بجستان در محل زمین اهدائی حاج آقای شفاعی که از تجّار متدین و خیر بود کتابخانه ی عمومی آن شهررا بنا نمود.
و: ساخت کتابخانه ی کاخک و بیدخت
متعاقب آن در کاخک درمحل یکی از منازل تازه ساخت کتابخا نه ای بصورت استیجاری ایجاد نموده و در بیدخت نیز در محل ساختمان اهدائی از سوی شهرداری کتابخانه ای را تأسیس می نماید .
ح: احیاء ومرمت آثار باستانی
یکی از وظایف وزارت فرهنگ و هنر حفظ و نگهداری آثار باستانی بود. فعالیت های چشمگیر حاج علی آقا در زمینه معماری و مدرسه سازی و…، مأموریت یافت تا از تربت حیدریه تا بیرجند به مرمت آثار باستانی پرداخته و آثاری بسیاری در این مناطق را تعمیرو تحکیم بخشیده از جمله:
1- مرمت مسجد جامع گناباد باقی مانده از دوره سلجوقی.
2 – مسجد جامع قاین باقی مانده از صدر اسلام .
3- مسجد قریه هندوالان از توابع قاین از دوره سلجوقی.
4- مزار امامزاده سلطان محمد عابد کاخک .که گنبد آن را پدرش حاج ابوالقاسم معمار ساخته و زلزله هم آن را خراب نکرد.
5- مزارامامزاده محی آباد از توابع کاخک .
6- آرامگاه آیت الله هاروی بیرجند.
7- آرامگاه حکیم نزاری قهستانی در بیرجند.
8- آرامگاه ابوسعید ابوالخیر مهنه.
9- رباط یونسی
10- رباط ماراندیز
11- رباط قاسم آباد
12- رباط سریده (زین آباد)
13 – رباط عباس آباد، که همگی از توابع بجستان است.
ط:ساخت بیمارستان وزایشگاه گناباد
او در همین دوران بود که دوره ی عالی مدیرت دولتی را زیر نظر سازمان امور ادرای و استخدامی گذرانید وبه صورت افتخاری به عنوان مدیرعامل شیر و خورشید گناباد منصوب گردید.
دراین ایام مراکز درمانی شهرستانها از وزارت بهداری به شیر و خورشید تحویل داده شده بود با دو بیمارستان بدون امکانات و پرسنل کافی با دو آمبولانس فرسوده، این امر موجب گردید که حاج علی آقا بارها و بارها بیماران اورژانسی را برای ادامه درمان با اتومبیل شخصی خود به تربت حیدریه و یا مشهد منتقل نماید و بعضاً هزینه اقامت و درمان بیماران بی بضاعت را شخصاً بپردازد.
کمبودهای موجود موجب گردید تا حاج علی آقا با همتی مضاعف اقدام به ارتقاء سطح کمی و کیفی بیمارستانهای موجود پرداخته و سپس به ساخت بیمارستان و زایشگاه جدیدی همت گمارد که امروزه این مرکز به بیمارستان 22 بهمن مشهور است.
او با راهنمایی پزشکی فرشته صفت به نام آقای دکترسیّدمحمد حائری روحانی اقدام به جذب یک پزشک هندی ، یک پزشک معاود عراقی و یک پزشک گنابادی می نماید.
متعاقب آن بخش دندانپزشکی و رادیولوژی و بانک خون را افتتاح نمود.
وی در سال 1358 خورشیدی با 31 سال خدمت صادقانه و خیرخواهانه به افتخار بازنشستگی نائل آمد و در مشهد مقدس رضوی مقیم گردید.
ی : آثار قلمی و تصنیفات چاپ شده
علاقه و شیفتگی حاج علی آقا به ارتقاء سطح علمی خود موجب گردید که در تمام ایام خدمتی خود لحظه ای از مطالعه و کسب علم غافل نشود به نحوی که او را همواره با کتاب می دیدی،کثرت مطالعه و تحقیق وی را در زمینه های: تاریخ، ادبیات و ایران شناسی و تسلط به زبانهای عربی و فرانسه توانمند ساخته و حاصل آن خلق آثاری ماندگار از جمله :
– ترجمه ی منظوم نهج البلاغه .سال 1381 با شمارگان 10000 نسخه توسط نشر جلیل به زیور طبع آراسته شد و تا کنون چندین نوبت تجدید چاپ شده است.
– ترجمه ی منظوم صحیفه ی سجادیه تحت عنوان «در خلوت عابدین».
– دفتر شعری تحت عنوان «در خلوت کویر» .سال 1379 توسط نشر نی نگار منتشر شده است.
– دفتر شعری تحت عنوان «در خلوت دل».سال 1392 توسط نشر نی نگار منتشر شده است.
نمونه ای از غزلیات این کتاب که در وصف گناباد وبجستان وآثار تاریخی این منطقه سروده بدین شرح است :
غزلیاتی در وصف گناباد و بجستان
گناباد ای مکان راد مردان و هنرمندان – بمان اند پناه حق مدام آباد و جاویدان
تویی مهد تشیع مردمان پاک و آزادت- کریم و خواستار دائمی حرمت مهمان
تویی از عهد دیرین با قنات و مزرعت آباد- جهان می داند این کوشش نمی ماند هنر پنهان
قنات قصبه بی مثل وآب ده از آن برتر- که از این هر دو بود و هست دشتی سبز و آبادان
ز حوض زنگی و از بند سردولاب مدتها- قرون آمد پیاپی تا کنون مانده است از ویران
تو از سلجوقیان داری نشان مسجد جامع – که باشد گوهری یکتا میان کوچه های آن
قلاع و برج گیسور است وآن جا جغتین برپا –شود عقل از فرود و قلعه در هر سوی آن حیران
به جنگ هفت رخ بنگر سپید کوه است در زیبد- که ترکان را شکست دادند آن جا مردم ایران
برو درکاخ زیارت کن مزار حضرت عابد- که دارد گنبد کاشی به زیر گنبد گردان
به محی آباد رو بنگر ز دوران صفوّیه –که انسان می شود آن جا ز شوق عشق حق پران
پل یونسی که ساسانی است،مرندیز طاق سلجوقی است- هزار و صد از آن بگذشته و بر پاست بی نقصان
رباطی هست در یونسی و دیگر در مرندیز است – رباط قاسم آباد است ز آن بهتر به چار ایوان
مزار خواجه منصور است در پشت رباط ای دل – منجم مرد دانشمند سلجوقی در آن پنهان
مزاری هست در بیمرغ از دوران سلجوقی – که در دور صفی آباد گشت و یافته سامان
برو بر تپه ی اَروک که ارگ کوچکی بوده – کنونش زیر آن تپه است طاق و خانه و ایوان
برو بر قلعه ی دختر که در شوراب می بینی – که در آن جاست کاخ و خانه و هم برج و هم زندان
ببین دو حوض میرزا هاشمی در مِند1 و هم جومِند- دو حوض چهار در سلجوقی اندر قصبه میدان
به آب انبار حاج میرزا تقی و مسجد آقا- که قاجاریه اند آن ها میان شهر در جولان
برو یخچال کوثر در ده کوثر تماشا کن – دو آب انبار در باغ آسیا نوساز و نوبنیان
برو در مسجد خواجه ز دوران صفی الدین- به امر شه حسینش ساخت خواجه قاسم آن دوران
هزار وچل تمامش کرد و ایوان و شبستانش – که از خشت و گل است و بی گزند از باد و از باران
سفال و کاشی مِند است و تاریخ هزاران سال- از آن هم پیش تر تاریخ از ساسانیان برخوان
بجستان و انارآن بود مشهور در عالم – قراولگاه و کوهش موجب اعجاز هر انسان
در آن جا مسجدی محکم ز سلجوقی به پا باشد – حسینیه ی ساوط یادگاری، گوهری رخشان
ده بیلند نزدیک است و یک پایاب و یک مسجد- کریم خوانی بود هر دو تو سیصد ساله اش می دان
علی دیدی تو آن نقش و بناهای پر از عبرت – که مانده لیک می میرند انسانها به هرعنوان2
ک:آثار چاپ نشده
– ترجمه ی منظوم دعای جوشن کبیر
– سفرنامه ی شهرهای ایران
– سفرنامه آمریکا
– سفرنامه اروپا
– سفرنامه عربستان سعودی،عراق و سوریه
– سفرنامه ترکمنستان
– سفرنامه هرات
از استاد بیش از بیست جلد دست نوشته باقی مانده که همگی آماده چاپ است.3
فقط میشه گفت: توفيق رفيقي است، به هر كس ندهند پر طاووس به كركس ندهند
سلام برخانم سایه
آفرین برشما
امام جواد (ع) میفرماید: «مؤمن ۳ خصلت دارد. اولین آنها این است که توفیق داشته باشد.»
توفيق رفيقي است، به هر كس ندهند پر طاووس به كركس ندهند
درود سلام بر خانم سایه
من تعریف حاج علی آقای توکلی را قبل از شروع کارم در فرهنگ و هنر از زبان مرحوم عباس توکلی -برادر ایشان -که دراوائل سالهای پنجاه دراصفهان درس میخواندیم ،شنیده بودم.دراواسط ان سال مامور تاسیس فرهنگ وهنر طبس وبعداز زلزله مصیبت بار ،مامور تاسیس فرهنگ وهنر تربت حیدریه شدم و آشنائی با او وهمکاربودن در فرهنگ و ارشاد از سعادتهائی بود که نصیبم شدو تایوم حاضر ،که یازده سالی ازبازنشستگیم میگذرد ازارادتمندان ودعاگویان آقای توکلی هستم .دیدارایشان وهمسر بافضیلتشانرا ،به هر بهانه ای ازدست نمیدهم.که البته میسر هم میشود. او مردی با احاطه کامل به هر مطلبیست .خداوند نگهدارش باشد.
ممنونم از حسن توجه حضرتعالی با معرفت و با مرام هستید که قدر دوستان قدیم را بدانید – موفق باشید
به نام خدا
از اینکه می بینم همشهریان فرهیخته ای دارم بسیار خرسندم.ولی از این جهت که کمتر به همشهری ها معرفی شده اند متاسفم
سلامتی ایشان را از خداوند خواستارم
موفق باشید
سلام خدمت همشهری خوب فرهیخته و پرتوان و صاحب ذوق واندیشه وهنر انشاالله که همیشه باعث افتخار ما باشید
موفق باشید