در مقدمه ی بحث لازم می دانم، ابتدا؛ اشا ره ای داشته باشم به ، واژه ی قلب را، در لغت فارسی، حدیث و سخن بزرگان علم وعرفان.
قلب در فرهنگ دهخدا بدین معانی آمده است : (قَ لْ) [ ع . ] (اِ.) ۱ – عضوی ماهیچه ای که در سمت چپ قفسه سینه جا دارد و کارش رساندن خون به تمام نقاط بدن است . ۲ – خاطر، ضمیر. ۳ – دانش ، علم . ۴ – میان ، وسط ، درون ، داخل . ۵ – مرکز. ۶ – میانه لشکر.
در باره قلب، از ائمه ی معصومین علیهم السلام احادیث بسیار ذکر شده است از جمله:
حضرت امام على علیهالسلام :اَعجَبُ ما فِى النسانِ قَلبُهُ وَ لَهُ مَوارِدُ مِنَ الحِکمَهِ وَ اَضدادٌ مِن خِلافِها فَاِن سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ اَذَ لَّهُ الطَّمَعُ وَ اِن هاجَ بِهِ الطَّمَعُ اَهلَکَهُ الحِرصُ وَ اِن مَلَکَهُ الیَأسُ قَتَلَهُ السَفُ… فَکُلُّ تَقصیرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ کُلُّ اِفراطٍ بِهِ مُفسِدٌ؛
حضرت امام على علیهالسلام : شگفتترین عضو انسان قلب اوست و قلب مایه هایى از حکمت و ضد حکمت دارد. اگر آرزو به آن دست دهد، طمع خوارش مى گرداند و اگر طمع در آن سر برکشد، حرص نابودش مىکند و اگر ناامیدى بر آن مسلّط شود، اندوه، او را مىکُشد… هر کوتاهى برایش زیانبار است و هر زیادهروى برایش تباهى آفرین.
حضرت علامه آیت الله حسن حسن حسن زاده آملی/ حفظه الله/در آثار گرانسنگ خود در باره ی آداب سیرو سلوک الی الله ، به اهمیت قلب و مراقبت از آن سخنانی بس وزین و دلنشن آورده اند از جمله میفرمایند:
پرحرفی و قساوت قلب: شیخ طوسی از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که آن حضرت فرمودند: «در غیر یاد خدا، زیاد سخن نگویید، زیرا سخن زیاد در غیر یاد خدا، سبب قساوت قلب میشود؛ چه این که، دورترین مردم از خدا کسی است که قساوت قلب داشته باشد». شیخ طوسی این حدیث را به عنوان اولین حدیث کتاب «امالی» خود قرار داده است و این حکایت از عنایت خاص ایشان به آن حدیث و به این مطلب است.
شیخ کلینی نیز، آن را به اندک اختلافی از امام صادق(ع) نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمودند: حضرت مسیح(ع) میفرمودند: «در غیر یاد خدا، زیاد سخن مگویید، زیرا کسی که در غیر یاد خدا زیاد سخن میگویند، قسیالقلب و سخت دل میشوند، گرچه خودشان ندانند».
قرآن کریم بارها به واژه ی « قلب، قلوب، قلبه، قلوبهم ، و..» اشاره نموده، که بیست و یک نوع قلب را برای تدّبُر اهل دل بشرح ذیل برگزیدهایم:
۱) القلب السلیم: و آن قلبی است مخلص برای خدا و خالی از کفر و نفاق و هرگونه پستی.
( إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ –صافات:۸۴)
۲) القلب المنیب: و آن قلبی است که همیشه در حال برگشت و توبه به سوی خدا و از آن سو ثابت و پابرجاست بر طاعت خدا.
( مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ – یس:۱۱ (
۳) القلب المخبت: و آن قلبی است فروتن و آرام به ذکر خدا.
) فتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ – حج:۵۴ (
۴) القلب الوجل: و آن قلبی است که از یاد خدا می لرزد که مبادا عمل وی به درگاه خدا قبول نشود و از عذاب خدا نجات نیابد.
) وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَهٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ (
۵) القلب التقی: و آن قلبی است که به احکام خدا احترام می گذارد.
) ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ – حج:۳۲ (
۶) القلب المهدی: و آن قلبی است که تسلیم امر خدا و راضی به قضا و قدر پروردگار است.
) وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ –تغابن :۱۱ )
۷) القلب المطمئن: و آن قلبی است که با یاد خدا و توحیدش آرام می گیرد.
( وتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّه –رعد:۲۸ )
۸) القلب الحی: و آن قلب زنده ای است که از شنیدن داستان های امت های گذشته که با گناه و طغیان هلاک شدند پند و اندرز میگیرد.
( إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ – ق :۳۷)
۹) القلب المریض: و آن قلبی است که دچار بیماری شک و نفاق شده و مبتلا شده به فسق و فجور و شهوت های حرام.
( فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ – احزاب:۳۲ )
۱۰) القلب الأعمى: و آن دل کوری است که حق را نمی بیند و در نتیجه پند و اندرز نمی گیرد.
) وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُور –حج:۴۶ِ (
۱۱) القلب اللاهیه: و آن دلی است که از قرآن غافل و مشغول لهو و لعب و شهوت های دنیاست.
) لاهِیَهً قُلُوبُهُمْ –انبیاء: ۳ (
۱۲) القلب الآثم: و آن دلی است که گواهی حق را کتمان می کند و می پوشاند.
) وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَهَ وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ -بقره:۲۸۳ )
۱۳) القلب المتکبر: و آن دل مغرور و متکبری است که از توحید و طاعت خداوند رویگردان است، زورگو و جبار است به خاطر ظلم و طغیان.
) قلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ- غافر: ۳۵ )
۱۴) القلب الغلیظ: و آن دلی است که عطوفت و رحمت و رأفت از آن برداشته شده.
) وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ- آل عمران :۱۵۹ (
۱۵) القلب المختوم: و آن قلبی است که هدایت را نمی شنود و تعقل نمی کند.
) وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ- جاثیه:۲۳ (
۱۶) القلب القاسی: و آن دلی است که به عقیده و ایمان نرم نمی شود و وعظ و ارشاد در آن تأثیری ندارد و از یاد خداوند رویگردان است.
) وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَهً – مائده: ۱۳ (
۱۷) القلب الغافل: و آن قلبی است که مانع ذکر و یاد پروردگار است و هوا و هوسش را بر طاعت حق تعالی ترجیح میدهد.
) وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا – کهف : ۲۸)
۱۸) الَقلب الأغلف: و آن دلی است که پوشیده شده است به طوری که اقوال و فرمایشات رسول اکرم صلى الله علیه و آله در آن نفوذ و رسوخ نمیکند.
) وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ – بقره :۸۸ (
۱۹) القلب الزائغ: و آن قلبی است که از حق و حقیقت اعراض می کند.
) فأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ- آل عمران : ۷ (
۲۰) القلب المریب: و آن قلبی است که در شک و شکوک متحیر و سرگردان است.
) وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ- توبه :۴۵ (
۲۱) « وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِی قَلْبِهِ – بقره : ۲۰۴» و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مىگیرد.
براستی عزیزان، من و شما ؛ صاحب کدام یک از این قلوب مذکور در قرآن هستیم!!?
اللهم إجعل قلوبنا من القلوب السلیمه المطمئنه البیضاء… و ثبتنا على الهدى والایمان…
حاج اقا کتابی در مورد سکوت و اثار ان معرفی کنید؟
سلام حسن اقا
بصورت خاص که در باره ی / سکوت / باشد کتاب مستقلی ندیدم در احادیث و ورایات در این باره مطلب زیاد است تمایل داشته باشید میتوانید سفارش بدهید خاص شما کتاب در این خصوص تحقیق و تالیف کینم.
سلام و عرض ادب
بنده سوالی ایمیل کردم و به من ختم یک هفته ای قرآن توصیه شد
اما کیفیت آن را نمیدانم و اینکه چگونه انجام دهم
سلام
در همین سایت از قسمت جستجو ختم قرآن را جستجو کنید و انجام دهید