حاج کربلایی محمدعلی اکبرزاده؛ درگذشت

انا لله و انا الیه راجعون
حاج کربلایی محمدعلی اکبرزاده؛ درگذشت

نگارنده که از سال‌های ۱۳۵۰ و اولین روزهایی که وی مدعی ارتباط با اجنه را مطرح کرد و هر روزه هزاران نفر از راه‌های دور نزدیک برای پیدا کردن گمشده و رفع مشکلات خود به او مراجعه می کردند، فعالیت‌های او را تحت نظر داشته‌ام.
بطور کلی میتوان گفت؛ که ۵۰% از ادعاهای او به حقیقت می‌پیوست و مراجعه کنندگان نتیجه می‌گرفتند، اگر چه در دهه ۱۳۷۰ توسط پلیس جمعی از رمالان و دعانویسان و…. در خراسان بازداشت و همه را به مصاحبه تلویزیونی آوردند نا حرف‌های خود را تکذیب کنند اما مردم نیازمند و درمانده هم چنان از گوشه و کنار ایران برای رفع حوائج خود به او مراجعه می‌کردند.
تا این که؛ سرانجام به حکم «کل من علیها فان» محمد علی اکبرزاده معروف به دکتر گاورسی از بجستان، مرد معروف پر از رمز و راز در نیم قرن اخیر در منطقه خراسان و شرق کشور در زادگاه خود بجستان در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ دارفانی را وداع گفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
مهدی قربانی «انیس الکتاب »
۱۶ مرداد ماه ۱۴۰۲

پزشک و هنرمند خوشنویس علی عبدالحسین زاده

به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست
عبدالحسین زاده، علی –پزشک و هنرمند خوشنویس

پیامبر عظیم الشأن اسلام ، حضرت رسول اکرم/ صلی الله علیه و آله/ نیز فرمودند: هر چیزی زیوی دارد، و زیور قرآن صوت خوش است. و در حدیثی دیگر می فرمایند: خط زیبا حق را بیشترآشکار مى کند.
حمد و سپاس خدای متعال را که مرا توفیق داد ،در سال ۱۳۹۵ با پزشک هنرمند و خوشنویس برجسته، جناب آقای دکتر علی عبدالحسین زاده آشنا شده تا به عنوان مشاوری امین برای احیا و معرفی آثار این هنرمند برجسته در خدمت این بزرگوار باشم.
آقای دکتر علی عبدلحسین زاده فرزند نصرت متولد ۱۳۴۳ در شهرستان خلخال و فارغ التحصیل رشته پزشکی و ۳۲ سال سابقه طبابت توام با تعلیم وتعلم هنرخوشنویسی دارد.

مطالعه ادامه مطلب

چند مهد عُلیا

چند مهد عُلیا
آقای دکتر رضا کسروی در کانال وقایع اتفاقیه؛ پژوهشی جامع در این باره انجام داده اند که عیناً آورده ایم:

فهرست کسانی که در ایرانِ عصرِ قاجاریه لقبِ «مهدِ عُلیا» داشته‌اند (مهدِ عُلیا و سِترِ کُبری)

پژوهش از رضا کسروی
۱۵ تیر ۱۴۰۲

۱) مهدِ عُلیای بزرگ (اول): دختر محمد آقای عزّالدینلو و مادرِ فتحعلی‌شاه قاجار
۲) مهد علیای ثانی (دوم): نبات‌خانم دختر امین‌الدّوله (سپس رکن‌الدّوله) میرزا محمد خان قاجار دولّو بیگلربیگیِ طهران؛ زن عباس میرزا و مادر محمدشاه قاجار. در روز سه‌شنبه ۲۱ جمادی‌الثانی ۱۲۱۷ ق. با همین لقب به عقد عباس میرزا درآمد.
۳) مهد علیای سوم: ننه‌خانم بارفروشی خواهر ملا عبدالله؛ از زنان فتحعلی‌شاه و مادرِ کامران میرزا، اورنگ میرزا، بزم‌آراخانم و خرّم‌بهار‌خانم احترام‌الدّوله (زن میرزا فتحعلی خان صاحب‌ دیوان)
۴) مهد علیای چهارم: مَلِک‌جهان‌خانم دختر امیر محمدقاسم خان قاجارِ قوانلو، از زنان محمدشاه و مادر ناصرالدین شاه قاجار. ایشان، مشهورترین شخص با لقبِ مهد علیا است.

۵) مهدِ علیای پنجم: فخرالسّلطنه، دختر بزرگ مظفرالدین شاه که لقب وی در اوایل شوّالِ ۱۳۱۹ قمری از فخرالسّلطنه به مهدِ علیا ارتقاء یافت.

مطالعه ادامه مطلب

هنرمند خطاط و خوشنویس سید عیسی شبیری

شبیری، سید عیسی- هنرمند خطاط و خوشنویس


سید عیسی شبیری، متولد ۱۳۵۸ روستای دوسران از توابع شهر ، اوکه ازدوران ابتدایی طبع و ذوق خوش نویسی دراو نهفته بود سعی می کرد مشق و تکالیف درسی را با خط صاف و زیبا بنویسد.
اولین سر مشق او را پدرش درسال چهارم ابتدایی برایش نوشته و او برای اولین بار با کاغذ و مرکب و کتابت آشنا شد. خیلی زود معلم خط مدرسه وی را بعنوان خوش خط نمونه، به دفتر مدرسه معرفی کرده و همین امر نقطه عطفی است درتشویق او به ادامه فراگیری هنر خوشنویسی.

مطالعه ادامه مطلب

نویسنده و شاعر محمدعلی صفری (زرافشان)

صفری «زرافشان» محمدعلی – نویسنده و شاعر


استادحاج شیخ محمد علی صفری، نویسنده و شاعر متخلص به «زرافشان» فرزند کربلایی حسین رحمه الله علیه است.
در هفتم آذر ماه ۱۳۲۰ در منطقه سمزقند مشهد در خانواده ای مومن و متقی دیده به جهان گشوده است.
وی به اقضای شرایط عامه مردم که در فقر و تنگدستی بودند، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را همراه با کارهای سخت و طاقت فرسا سپری نموده است.

مطالعه ادامه مطلب

چرا با حجاب شدم؟

چرا با حجاب شدم؟
و امّا بعد از اعتراضات مردمی که ازاواخر شهریور سال ۱۴۰۱ در کشور بوجود آمد، بعلت رفتارهای نادرست در امر و به معروف و نهی از منکر از طرف ماموران اجرایی، برخی از جوانان کشور از روی لج و لجبازی، ناگزیر حجاب خود را کنار گذاشتند و آزادانه در کوچه و خیابان براه افتادند.
حال با گذشت چندین ماه ازاین وقایع اسفناک و علیرغم این که از طریق قانونی فشارهایی برای جلوگیری از بی‌حجابی اعمال می شود، نه تنها این رفتار لجبازانه مدنی کاهش نیافته بلکه روز بروز شاهد افزایش آن هم هستیم.
با کمال تاسف باید گفت دوربین‌های آشکار و مخفی و تعیین جریمه و محرومیت‌های اجتماعی و…، بنظرم هیچ کدام موجب نخواهد شد تا بانوان بی‌حجاب، محجبه شوند این راباید کارشناسان روانشناسی و اجتماعی بدانند و رفتار خود را با این پدیده عوض کنند.
امام رضا علیه السلام فرمودند: رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا اَحیا اَمْرَنا … یَتَعَلَّمُ عُلومَنا وَ یُعَلِّمُهَا النّاسَ، فَاِنَّ النّاسَلَوْ عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعونا؛ امام رضا علیه السلام فرمودند: رحمت خدا بر بنده اى که امر ما را زنده کند… دانش هاى ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایى هاى سخنان ما را مى دانستند، از ما پیروى مى کردند.(هزار و یک رضوی به نقل از: معانى الأخبار ، ص ۱۸۰، ح ۱)
باری! از این حدیث امام رضا علیه السلام الگو بگیرید و زیبایی دین را درست بمردم آموزش دهید، دین و اعتقادات دینی از صدر اسلام امری کاملاشخصی بوده ونباید حکومتی باشد، امروزه مردم آگاه هستند و احکام دینی را با زور و اجبار نمی‌پذیرند و هرکس باید خودش خیر و صلاح خود را در انتخاب دین و مدهب و پوشش انتخاب کند و نباید کسی را برای اعتقادات دینی و نوع پوشش تحت آزار و اذیت قرار داد زیرا هرگونه فشارنتیجه معکوس می‌دهد و به ضرر اسلام است و بارها و بارها این امر تا بحال برای همه ثابت شده است.
در همسایگی ما دختر جوانی وجیه و با حسن جمال و کمال که شل حجاب بود و در عین حال برای نماز جماعت در مسجد هم شرکت می‌کرد. چندین بار هم از نگارنده پرسش‌هایی برای کارهای تحقیقاتی خود مطرح کرده و راهنمایی گرفته بود، در جریان این اعتراضات حجاب خود را برداشت، اخیراً دیدم مجدداً کامل محجبه شده و بسیار هم برحجابش پافشاری دارد تشویقش کردم و گفتم ماشاالله زیباتر شده اید؛ خنده ای کرد و گفت ممنون حاج اقا؛ پرسیدم میشه بگویید ؛ چرا با حجاب شدید؟
ایشان گفت : واقعیت این که حاج آقا ؛ از وقتی حجابم را برداشتم روزانه بیش ده بار مورد متلک و تیکه انداختن چشم چرانها بودم و دیدم حتی توی ماشینم امنیت ندارم و احساس آرامش نداشتم، لذا تصمیم گرفتم با حجاب شوم و الحمدلله از روزی که با حجاب شده ام هیج کس بمن نگاه هم نمی‌کند و براحتی رانندگی و تردد می کنم و کاملا احساس امنیت دارم.
ایشان در حالی که من را بعنوان یک شخص پژوهشگر و نویسنده کتاب‌های مذهبی و اهل مسجد می‌شناسد. هیچ وقت به پوشش وی گیر ندادم و همیشه با رفتاری انسان دوستانه و پدرانه به پرسش‌های ایشان پاسخ دادم.
قطعاً این رفتار من و برخوردهای چشم چران‌ها در روحیات او تاثیر گذاشته و بالاخره راه درست و پوشش مناسب را برگزیده است.
این خاطره برای و ثبت در تاریخ نگاشته باشد تا به یادگار بماند و ان شاالله تعالی در رفتار آمران به معروف و ناهیان از منکر و …، نیز اثر مثبت داشته باشد.
والسلام علی من التبع الهدی
۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
مشهد مقدس رضوی

شاعر و خوشنویس، عالی شیرازی

هو الجمیل
گزیدۀ ای از دیوان
عالی شیرازی
(نسخۀ خطی ۱۱۶۵۰ کتابخانه آستانقدس رضوی)

به خطِّ
شاهین برجسته ثانی

گردآوری و تصحیح به اهتمام
مهدی قربانی«انیس الکتاب»

به نام خداوند بخشنده مهربان
عالی شیرازی – شاعر و خوشنویس(قرن ۱۳ ق)
میرزا محمد حسین بن میرزا محمد شریفی شیرازی متخلص به عالی از شاعران قرن سیزده، دوره قاجار و از خاندان های معتبر شیراز است. دیوان اشعار بر جای مانده از وی در بردارنده ۲۱۰۱ بیت، در قالب قصیده، قطعه، غزل و رباعی است. قالب مسلط دیوان اشعار عالی غزل و سبک رایج در دیوانش بازگشت ادبی است. شعر عالی از ویژگی های فکری قرن سیزده که به طور کلی در ادبیات فارسی رواج داشته، برخوردار است؛ وی همان گونه که در زبان، پیرو قدما بوده در طرح موضوع و مضمون نیز مقلد ایشان بوده است و می توان گفت که هم چون معاصران خود به بازآفرینی مضامین و موضوعات قدما به زبان قدما مشغول بوده است؛

مطالعه ادامه مطلب

شیخ میرزا علی اکبر آل طاها

آل طاها، شیخ میرزا علی اکبر- محقق، نویسنده و شاعر

شیخ میرزا علی اکبر آل طاها ، فرزند شیرعلی ، متولد فروردین ماه ۱۳۵۸ در روستای کدکن از توابع شهرستان تربت حیدریه ،وی در خانواده ای مومن و متقی دیده به جهان هستی گشود. پدرش کشاورز و مادرش از سادات قوامی است.
او تحصیلات ابتدایی وراهنمایی را درزادگاهش گذرانده و سپس در عنفوان جوانی وارد حوزه علمیه مشهدشده، تحصیلات علوم دینی را با موفقیت طی نموده است.
از سال سوم راهنمایی در سال ۱۳۷۴ به قریحه و طبع شعر خود پی برده که در دوران تحصیل در حوزه علمیه این قریحه را پرورش داده و شکوفا شد شده، و تاکنون بالغ بر سه هزار بیت شعر سروده و اولین دفتر اشعارش با عنوان «سند عاشقی» آماده چاپ و انتشاراست.

مطالعه ادامه مطلب

هنرمند نقاش سیده طیبه مولایی

مولایی، طیبه- هنرمند نقاش

معرفی هنرمند نقاش و جوان و بااستعدادی که تا کنون با خلق آثاری ارزشمندبرگ زرینی در کارنامه خود به یادگار گذاشته ، چنین می گوید:
من یک هنرمند آزاد هستم که در اسفند ۱۳۷۰ به دنیا آمدم ، از کودکی عاشق نقاشی بودم قبل از آنکه بتوانم بنویسم نقاشی میکشیدم و در دوران تحصیل دانش آموزی همیشه در مسابقات نقاشی مقام اول رو کسب میکردم، فارغ التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی هستم ولی ۱ سال بعد از پایان دانشگاه فعالیت جدّی من در عرصه هنری آغاز شد . و نمایشگاه های متعدد نقاشی برگزار کردم که عبارتند از :

۱) نمایشگاه انفرادی آبرنگ در زمستان ۱۳۹۴/۱۰/۱
۲)نمایشگاه تذهیب و خوشنویسی تجلای رنگ و قلم زمستان ۱۳۹۵/۱۱/۲۴
۳)نمایشگاه تذهیب و خوشنویسی زمستان ۱۳۹۶/۱۲/۱۵
۴)نمایشگاه گروهی تذهیب و خوشنویسی با مشارکت جناب دکتر علی عبدالحسین زاده در شهرستان خلخال ۱۳۹۷/۲/۲۴
۵)نمایشگاه گروهی تذهیب و خوشنویسی در آموزشگاه نقش قلم رشت ۱۳۹۷

مطالعه ادامه مطلب

شاهین برجسته ثانی

شاهین برجسته ثانی، شاهین – خوشنویس، نقاش و تذهیب کار

وی در ۱۳ خرداد ماه ۱۳۵۴ خورشیدی در خانواده‌ای مومن و متقی در شهرستان قوچان دیده به جهان گشود. پدرش سرهنگ ارتش و مادرش خانه داربود، که بلحاظ شغل پدر در دوران کودکی به شهرستان تربت حیدریه منتقل شده و او در این شهرستان دوران ابتدایی و تحصیلات متوسطه را به پایان رسانده است.
او ازهمان دوران نوجوانی به هنر خط و نقاشی علاقه مند بوده لذا در کنار تحصیل به فراگیری آنها نزد اساتید وقت پرداخته است.
او که از سال ۱۳۷۵ در مشهد سکونت دارد؛ خط و نقاشی د ر تربت حیدریه در محضر استاد مصطفی محمودی و استاد خسرو رضایی و استاد عبدی بهشتی و در مشهد خدمت استاد حیدری نقاشی و سپس خوشنویسی را در خدمت استاد علی اکبر اسماعیلی قوچانی در انواع خطوط ( نستعلیق ،نسخ و ثلث و … آموخت۰

مطالعه ادامه مطلب

شاعر و عارف سیف الدین باخرزی

باخرزی، سیف الدین ( ۵۸۶- ۶۵۹ هـ ق) شاعر و عارف و…
سیف الدین باخرزی، با نام کامل سیف الدین ابوالمعالی سعیدبن مطهربن سعید باخرزی مشهور به شیخ العالم و «خواجه فتح آبادی» ( زاده ۹ شعبان سال ۵۸۶ ه. ق در باخرز – درگذشته ۲۵ ذی القعده سال ۶۵۹ در فتح آباد بخارا ) صوفی، عارف و شاعر معروف قرن هفتم هجری است. او در عرفان و تصوف مرید شیخ نجم الدین کبری دانسته اند. نجم الدین کبری او را به بخارا فرستاد و در آنجا طریقه کبرویه را رواج داد. او دیوان شعری هم داشته است که پاره‌ای از رباعیاتش در ضمن رباعیات ابوسعید ابوالخیر در تهران به چاپ رسیده است. وی همچنین رساله ای فارسی در باب معنی عشق دارد.
هم چنین منکوقاآن هزینهٔ مدرسه ای را در بخارا به میزان هزار بالش نقره تقبل کرده بوده و سیف الدین باخرزی «مدبر و متولی» آن کار بوده است. اشاره به لقب شیخ الاسلام در جهانگشای جوینی و تولیت مدرسه نشان از مقام فقهی او دارد.
♦️ پیریم ولی چو عشق را ساز آید.
♦️ از ما همه بوی تری و ناز آید
♦️ از زلف دراز تو کمندی فگنیم
♦️ در گردن عمر رفته تا باز آید
و در باره عشق چنین گفته است:
عشق ارچه بلای روزگار است خوش است
وین باده اگر چه پر خُمار است خوش است

مطالعه ادامه مطلب

دَقیق چیست؟ و دقّاق کیست؟

دَقیق چیست؟ و دقّاق کیست؟

گاه کلمه‌ای را بارها بکار می بریم، ولی اگر بخواهیم آن را شرح بدهیم و معنی آن را برای مخاطب بیان کنیم، چه بسا تعریف آن برایمان ممکن نباشد.

کلمه دَقیق از آن جمله است که کتاب معارف و معاریف ص ۴۲۸ چنین آمده است:
دَقیق: باریک، تنک، ریز، آرد. در حدیث است :«لاتکونوا کالمنخل: یخرج منه الدقیق الطیب و یمسک النخالۀ ». یعنی : مانند الک مباشید که آرد پاک را از خود بیرون می دهد و سبوس را در خود نگه می دارد.(بحارالانوار: ۱/۱۴۵)
در کتاب جامع السعادت مهدی نراقی جلد ۲ صفحه ۴۰۷ این حدیث چنین آمده است:« لا تکونوا کالمنخل یخرج منه الدقیق الطیب و تبقی فیه النخاله »
عن ابی هاشم الجعفری قال سمعت ابا محمد(ع) یقول: «من الذنوب التی لانغفر قول الرجال»: «لیتنی لااؤاخذ الاّ بهذا». فقلت فی نفسی: «ان هذا الدقیق»! ینبغی للرجل ان یتفقد من امره و من نفسه کل شیء فاقبل علیّ ابو محمد (ع)، فقال: « یا ابا هاشم! صدقت، فلزم ما حدثت به نفسک، فن الاشراک فی الناس اخفی من دبیب الذر علی المسح الاسود».(بحارالانوار: ۵۰/ ۲۵۰)
عن ابی عبدالله (ع): «کان علی (ع) لاینخل له الدقیق »(بحار الانوار: ۶۶/۳۲۴). علی بن جعفر، قال سأله (یعنی اخاه موسی بن جعفر(ع) عن الدقیق یقع فیه خُرء الفار: «هل یصلح اکله اذا عجن مع الدقیق»؟ قال : « اذا لم تعرفه فلا باس، وان عرفته فلتطرحه مع الدقیق». بحار الانوار: ۸۰/۱۰۸)

دقّاق: در لغت نامه دهخدا چنین آمده است:
دقّاق. [ دَق ْقا ] (ع ص ، اِ) آردفروش . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). منسوب به دقیق که اشتغال به عمل آرد را می‌رساند. (از الانساب سمعانی ). || آنکه آرد بسیار دارد. (از اقرب الموارد). || کوبنده ٔ چیزی . (غیاث ) (آنندراج ). || قصار، که جامه را می کوبد. (غیاث ) (آنندراج ). گازر. (ناظم الاطباء).
دقّاق. [ دَق ْ قا ] (اِخ ) لقب حسن بن محمدبن دقّاق نیشابوری، مشهور به ابوعلی دقّاق، عالم قرن چهارم هجری است.
والسلام.
فروردین ۱۴۰۲

ختم و خواص سوره ۵۰ «ق»

ختم و خواص سوره ۵۰ «ق»
بعد از دوره تزکیه نفس، اگر کسی خواسته باشد که درِ دولت و نعمت به روی او گشاده گردد و ابواب خیر و برکت بر او گشاده شود، با وضو و رو به قبله هر روزی سه مرتبه با ترتیل متصل به هم سوره «ق» را بخواند و از خدا بخواهد که رزق و روزی او را زیاد گرداند.

نگارنده به تجربه می گوید؛ که سوره «ق» ۴۵ آیه دارد، و عدد ابجدی آدم =۴۵ است، هرکس بخواهد سوره «ق» را ختم کند و از خواص آن به خوبی بهره مند شود، بدین ترتیب سوره«ق» را ختم کند:

الف: ابتدا در صبح اول ماه قمری نیت ختم سوره «ق» به مدت ۴۰ روز قربتاً الی الله را در دل بگذراند و غسل کند و یک قرص نان به مستحق صدقه بدهد و بعد از نماز صبح ۱۵ مرتبه سوره «ق» را بخواند. بعد از نماز عصر نیز ۱۵ مرتبه و بعد از نماز عشاء هم ۱۵ مرتبه سوره «ق» را بخواند، یعنی در روز ۴۵ مرتبه به عدد آدم.
ب: سعی کنید حتماً هر روز یک قرص (هر نانی باشد؛ بربری، لواش، سنگک، تافتون وغیره) بخرید و خودتان به دست خود به مستحق بدهید.
ج: خانم ها در مدت عذر شرعی در صبح و ظهر و شب بعد از اذان وضو بگیرند و دست کش داشته باشند و آیات را مس نکنند و طبق دستور العمل به ختم سوره ادامه بدهند.
توجه و تذکر: برای این که سوره را صحیح و با ترتیل بخوانید، هنگام ختم؛ نوار صوتی سوره را به آرامی برای خودتان پخش کرده و شما از روی قرآن سوره را خط ببرید و تکرار کنید.
بدانید که؛ اگر چه این روش تجربه شده ، امّا؛ هیچ ختم، نذر، ذکر، اعمال و…. نتیجه آنی، فوری، شرطی، تضمینی و… ندارد و هیچ کس نمیتواند قول نتیجه قطعی بدهد زیرا؛ نتیجه آن فقط و فقط با خداست.
ان شاالله که حاجت روا باشید.

مهدی قربانی«انیس الکتاب»
چهارم فروردین ۱۴۰۲ / دوم رمضان ۱۴۴۴ هجری قمری

گازُرگاه طبس کجا بوده؟

گازُرگاه طبس کجا بوده؟
به منظور معرفی نسخه خطی «مجالس العشاق» نوشته ی کمال الدین حسین بن اسماعیل گازرگاهی طبسی، فرصتی دست داد تا این سئوال را مطرح کنیم که ؛ گازرگاه طبس کجا بوده ؟ لذا ابتدا به تعریف و معنی گازرگاه می‌پردازیم:
گازر. [ زُ / زَ ] (ص ، اِ) جامه شوی . سپیدکار . قصار. حواری . (بلعمی ). مقصر، تخته ٔ گازر. (منتهی الارب ):
رخ تو هست مایه ٔ تو اگر مایه ٔ گازران بود خورشید.(کسایی مروزی )
خلق را بخدای بخواند (عیسی ) و با وی هیچ کس نبود از اول که از زمین بیت المقدس بیرون شد. دوازده تن بودند از گازران و گازر را به تازی قصار خوانند و حواری نیز خوانند. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
جامه ٔ پر صورت دهر ای جوان چرک شد و شد بکف گازران (بنگرید لغت نامه دهخدا)

****
و امّا ؛ در گذشته‌های دور گازر گاه در همه شهرها و روستاها و کاربرد است. آن جا معمولاً محلی در سرچشمه ی آب قرار داشته است.مردم برای شستشوی لباس و فرش و رختخواب و… به محل سرچشمه می‌رفتند. در آن جا حوضچه‌ای جداگانه درست کرده و با انشعاب آب از چشمه این حوضچه را پر آب کرده و مردم برای شستشو بدان جا می رفتند و آب ناشی از شستشوی البسه و…بطرف باغات و مزارع روان می‌شده است و با آب شرب تداخل نداشته.
افرادی هم حرفه و شغل آنان شستشوی لباس، نخ قالی، پشم، نمد و… بوده که در قبال این عمل و انجام کار؛ دستمزد دریافت می‌کردند که به این افراد «گازر» می گفتند.

مطالعه ادامه مطلب